به گزارش شهرآرانیوز، ۱۹ روز از آغاز سال جدید میگذرد؛ سالی که به نام سرمایهگذاری برای تولید نامگذاری شد تا سرمشقی برای مسئولان، مدیران صنایع و بهخصوص مردم باشد، زیرا با نگاهی به آمار و ارقام، میتوان به طور چشمگیر و ملموس احساس کرد که وضع شاخصهای حوزه سرمایهگذاری اقتصادی در ایران، سالهاست که حال و روز خوشی ندارد تا جایی که براساس گزارش رسمی مرکز ملی بهرهوری ایران، در یک دهه منتهی به سال ۲۰۲۰ میلادی، حدود ۲۲ درصد از رشد اقتصادی کشورهای درحال توسعه از طریق سرمایهگذاری بر تولید و ارتقای بهرهوری بوده درحالی که امروزه این عدد در ایران منفی است! علاوه بر این، براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در شرایطی که حجم نقدینگی کشورمان به بیش از ۸ هزار همت رسیده است، تحقق سرمایهگذاری بر تولید با فقط ۲۰ درصد از این رقم میتواند به شکلگیری ۷۲۷ هزار فرصت شعلی منجر شود و تولید ناخالص ملی را به میزان ۱۰ درصد رشد دهد. اهمیت این موضوع و مرور آنچه که بر صنایع استان در سال ۱۴۰۳ گذشت، بهانهای شد تا در گفتوگوی اختصاصی با فیروز ابراهیمی، رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی به بررسی چالشهای موجود و راهکارهای رونق تولید از طریق سرمایهگذاری بپردازیم.
شهرآرانیوز: درباره حمایتهای دولتی بحث زیاد است، اما اینجا میخواهیم از شما سؤال کنیم که به نظرتان تحقق رونق تولید از طریق سرمایهگذاری بیشتر تکلیف مدیران است یا مردم؟
اولاً این را به شما بگویم که خیلی سال است که صنعت را از شیر نفت گرفتهاند. دیگر فرقی نمیکند؛ همه ردههای صنعتی اگر بخواهند صبر کنند تا دولت برایشان کاری بکند، باید خود را آماده بن بست کنند. همین الان شما میبینید در حوزه انرژی و صنعت که قرار بود دولت میداندار آن باشد، امروزه مشکلاتی به وجود آمده که حتی بخش خصوصی بهخاطر سوءمدیریتها و بیتدبیریهای دولتی متضرر میشود. بد نیست بدانید که براساس گزارشهای رسمی، سهم دولت در حوزه سرمایهگذاری بر تولید امروزه کمتر از ۱۳.۵ درصد است؛ یعنی چه؟ یعنی اینهمه بریز و بپاش در حوزه تأمین اجتماعی و بنگاهداری بانکها که تحت پوشش سرمایهگذاری بر تولید انجام میشود، در بهترین حالت کمتر از ۱۳.۵ درصد تأثیر بر رونق تولید دارد.
بهطور کلی، شرایط امروز صنعت در ایران بسیار سخت است. امروزه خیلی آشکار و در عمل داریم مشاهده میکنیم که مسئولان ما پالسهای صریحی میدهند که صنایع خودشان باید به فکر تأمین نیازهای خود باشند؛ حالا چه در بحث انرژی از طریق نیروگاههای خرد خورشیدی و چه حوزههای دیگر بنابراین به نظرم اگرهم سوگیری نامگذاری سال خطاب به مسئولان باشد، باید چشمبسته از اثربخشی این موضوع گذر کنیم و چشم امید به مردم و سازوکارهای عمومی همچون بورس داشته باشیم.
شهرآرانیوز: حالا که بر نقشآفرینی مردم تأکید دارید، باید بگوییم که متأسفانه ارتباط صنایع ما با بازار و جامعه هم خیلی خوب نیست. از حوزه گارانتی و خدمات پس از فروش گرفته تا صنایع مادر مثل خودروسازی، دیگر پشتوانه اعتماد عمومی ندارند. شما با این ادعا موافق هستید؟
بله متأسفانه این هم یک حقیقت است، اما من باور دارم که وضع درحال تغییر است. بیتوجهی به واحدهای تحقیق و توسعه (R&D)، آزمایشگاههای سنجش کیفیت و موضوع خدمات پس از فروش، مسائلی است که امروزه دیگر رنگ باخته و همانطور که کسبوکارهای دانشبنیان جان میگیرند و قویتر میشوند، این حوزههای خدماتی هم تقویت میشوند. این توصیه همیشگی ما به همکارانمان در صنایع استان و کشور بوده که فرض ما باید بر این باشد که دولت حمایتگر از اساس وجود ندارد و هر گزینهای که در حوزه حمایت روی میز است، همه به مردم و همین مشتریان برمیگردد. این موضوع دیگر یک شعار نیست و صنعت به قدری در یک دهه گذشته جان سخت شده که به باور صحیح، خودش میتواند گلیم خودش را از آب بکشد. البته یک موضوع مهمی وجود دارد که باید بگویم. منظور ما از دولت، دولت چهاردهم، سیزدهم یا قبل از آن نیست بلکه کل حاکمیت است، زیرا بهدفعات دیده شده که حتی قوای دیگر از مجلس و قضاییه گرفته تا نهادهای مختلف، کمر به سنگاندازی در کار صنعت و اقتصاد بستهاند بنابراین بخش اقتصاد کشور باید دست بر زانوی خود بگذارد، سررشتههای اجتماعی از تشکلهای صنفی مرتبط با خود را تشکیل دهد تا در این فضای سخت کار اقتصادی، موانع را پشت سر بگذارد.
شهرآرانیوز: در یک کلام بپرسم. به نظر شما راه تحقق واقعی شعار سال چیست؟
همه کارشناسان اقتصادی برای شرایط امروز اقتصاد ایران، نسخه واحد و مشخصی دارند که متشکل از چند اصل راهبردی است. اینها که محقق بشود، خودبخود آن موضوع سرمایهگذاری هم محقق میشود، چون عمل به این نسخه واحد، کیفیتی را در محصولات و بازار رقم میزند که مردم را به سمت سرمایهگذاری در بورس و سهیمشدن در این سود کلان ترغیب میکند.
اول اینکه باید به سمت تولید در مقیاس زیاد حرکت کرد. ما با پدیدهای در اقتصاد کشور مواجهیم که تولیدات خرد را بهتدریج از چرخه اقتصادی حذف میکند. شما این رویه را در سطح توزیع و مصرف هم مشاهده میکنید به طوری که بهتدریج این «مال»ها و فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای، درحال حذف واحدهای کوچک هستند و پیشبینی ما این است که تا یک دهه آینده، بیش از ۹۰ درصد از مغازههای محلی از بین برود. سیستم توزیع به این سمت دارد حرکت میکند و سیستم تولید هم باید چنین رویهای داشته باشد.
دومین اصل مهم برای توسعه صنعت و جذب سرمایه در این فضای پربلای اقتصادی این است که باید نیازهای مشتریان و تقاضاهای بازار کشف و احصا شود. ارتقای کیفیت در محصولات، ارائه تولید و خدمات منطبق با کیفیت به همراه مشتریمداری باید سرلوحه کار صنایع ما باشد. اگر میگوییم مشتریمداری مهم است، یک جنبه از مشتریمداری همین توجه به نیازهای روز بازار است که مشتری آن را تعیین میکند. یک ضرب المثل ژاپنی میگوید مشتری خداست؛ منظور اینکه این خواست و سلیقه مشتریان است که به روند تولید جهت میدهد و فعالیت یک صنعت را در حوزه تولید و توزیع به سمتی هدایت میکند که سرمایهپذیر باشد.
سومین اصل پیشرفت اقتصادی و جذب سرمایههای خرد و کلان، حذف هزینههای زائد و غیرضروری است که باعث کاهش قیمت تمامشده میشود. شما امروزه میبینید صنایع چین که بازار تمام کشورهای دنیا را تسخیر کردهاند، یک امتیاز مهم و بزرگشان همین ارزانبودن در عین فراوانی است. شاید جایی حتی کمیت محصول نهایی را هم کاهش دهند، اما شما میبینید صنعت چین هر روز دارد راهکارهای جدیدی را بررسی میکند تا در نهایت، محصولش در بازارهای آسیا، اروپا و حتی آمریکا ارزانتر از نمونههای بومی باشد، مزیت فروش پیدا کند و گوی سبقت را از رقبا برباید.
شهرآرانیوز: در دیدار دیروز صاحبنظران صنعت و اقتصاد با معاون اول رئیسجمهور، شما هم حضور داشتید و آنطور که در خبرها منتشر شد، شما در بحث خود به همین مسائل اشاره کردید. درست است؟
بله. واقعیت امروز کشور ما این است که دیگر تخصیص بودجه و سیاستگذاری دستوری از طریق ابلاغ یک آییننامه از اتاق آقای وزیر، تأثیر مثبتی در روند صنعت و اقتصاد کشور ندارد. [با خنده]شاید حالا تأثیر منفی داشته باشد ولی تأثیر مثبت قطعاً ندارد! من این مطلب را قبلاً به آقای رئیسجمهور گفته بودم، دیروز هم به آقای معاون اول گفتم. اینکه شما میبینید رهبری خودش آستین بالا زده، شخصاً وارد گود شده و با این دقت به مسئله سرمایهگذاری اشاره میکند، دلیلش آمار و ارقام و حقایق ناگفتهای است که در صنعت وجود دارد، آن آقا میداند و خیلی از مسئولان نمیدانند! سؤال بهجایی است اگر بپرسیم چرا صنعت ما امروزه سهم ۳۰ درصدی در تولید ناخالص ملی دارد، اما باید جور ۷۰ درصد از مالیات کشور را به دوش بکشد؟
من هم در دیدار با آقای رئیسجمهور و هم دیدار روز گذشته گفتم که در ایران همین الان حدود ۷۸ هزار واحد صنعتی دارای پروانه فعالیت و بهرهبرداری وجود دارد و به همین میزان هم جواز تأسیس داریم که با تولید همراه نشده است. در این شرایط، سرمایهگذاری بر تولید یعنی حمایت از این ۷۸ هزار واحد فعال و تلاش برای راهاندازی آنهایی که جواز تأسیس دارند تا باز شرایطی ایجاد نشود که این پولها به اسم سرمایهگذاری در تولید، خرج راهاندازی نصفهنیمه چند هزار واحد دیگر شود و آخر سال با وجود خرجشدن پولها، انگشت حیرت به دهان بگیریم که پس این تلاشها چه شد! در این رابطه شما امروز میبینید یک عده از آقایان دولتی پیدا میشوند که در سخنرانیهای زیبایشان میگویند «نمیشود جلوی سرمایهگذاری را گرفت». میبینید؟ این حرفها خیلی زیباست، اما در عمل، همین سرمایهگذاریهای غیرهدفمند است که بحرانساز میشود. ما نمیگوییم جلوی سرمایهگذاری را بگیرید، میگوییم آن را هدفمند کنید؛ یعنی یک سطحی از دانش مدیریتی به وجود بیاید که نیاز را تعریف کند، سرمایه و موجودی را تعریف کند و براساس آن، سرمایه را هدایت کند. مثلاً وقتی در این استان، پنج واحد صنعتی پیشرو در حوزه صنایع غذایی وجود دارد که بهطور کامل، نیازهای موجود را پشتیبانی میکند، اگر واحد ششم خواهان کسب مجوز فعالیت بود، آنوقت باید با سرمایهگذار جدید توافق شود که اگر اصرار بر راهاندازی کارخانه جدید داری، زمین واحدت با خودت است، تأمین برق و گاز فعالیت تو باید خصوصی باشد و مهمتر از همه، بازارهای هدف صادراتی هم از ابتدا مشخص باشد. منظور ما این است؛ یعنی اگر سرمایهگذاری حمایت میشود، باید هدفمند هم بشود.